دیشب به محض اینکه چشمامو بستم خوابم برد .


حالا خوابم.


خواب دیدم تو یه عملیات جنگی بودم!!


ومنم فرمانده!!!


اقای لاریجانی بی سیم چی بود!!


مدام پشت سرم می دوید ومنم دستور میدادم ! ( این قسمتش راضی ام :)) )


اخه چرا باید همچین خوابی ببینم؟؟


از شهرها باتانک رد میشدم و با عینک دودی مرز هارو میدیدم!! 

ادامه مطلب

من غریبی قصه پردازم چون غریقی غرق در رازم !

مثل قصه تو رو خوندن.

می نویسم این حکایت را بخوانی داستان , تا بدانی نکته اش را ای عزیز نکته دان ( 2 )

می نویسم این حکایت را بخوانی داستان ، تا بدانی نکته اش را ای عزیز نکته دان!

میم مثل مادر!

خوابم ,ومنم ,عینک ,میشدم ,دودی ,مرز ,باتانک رد ,شهرها باتانک ,از شهرها ,رد میشدم ,میشدم و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارائه سخنراني homecoffee1 کسب و کار و بازاریابی اینترنتی مطالب اینترنتی اپـ ـ ـ ـس فاطمه ملازهی کت بلاگ پایانامه نویسی و مقاله نویسی پیشرفته عالَمِ آخرت ddugv